در تعیین میزان اجرت المثل ایام زناشویی زوجه چه ضوابطی لحاظ می شود؟
۱) توانایی مالی مرد و نوع کارهایی که زوجه به انجام رسانده است و تعداد اولاد و…
۲) وضعیت زوجین در بدو ازدواج
۳) وضعیت و شان اجتماعی زوجه در زمان تعیین اجرت المثل
۴) ملالت مرد در زمان تعیین اجرت المثل
پس از صدور حکم قطعی الزام به اتفاق اگر منفق فوت کند چه آثار حقوقی مترتب است؟
۱) از ماترک متوفی برداشت می شود.
۲) مستحق نفقه با ارائه گواهی حصر وراثت از ورثه دریافت می کند
۳) نفقه منتفی می شود.
۴) پرداخت نفقه مشروط به ملالت ورته است.
پرداخت نفقه کدام گزینه بر دیگران مقدم است؟
۱)اولاد
۲)اقارب
۳) زوجه
۴) والدین
هرگاه زوج برای پرداخت نفقه به همسر خویش مالی نداشته باشد و زوجه شکایت کیفری کند چه مجازاتی در نظر گرفته می شود؟
۱) حکم به پرداخت جزای نقدی داده می شود
۲) مجازات کیفری ندارد.
۳) حکم به تحمل حبس داده می شود
۴) تعلیق تعقیب یا مجازات داده می شود
شوهر در زمان عده طلاق رجعی فوت می کند، حکم عده زن چه خواهد بود؟
۱) باقی مانده عده طلاق رجعی نگه می دارد
۲) باقی مانده عده طلاق رجعی به علاوه عده وفات نگه میدارد
۳) عدة وفات با کسر ایام عدة طلاق رچمی نگه می دارد
۴) عده طلاق رجعی قطع می گردد و عده وفات نگه میدارد.
در صورت ورشکستگی منفق، ففظه افراد واجب النطقه وی از غرما تا چه مدت قابل پرداخت است؟
۱) شش ماه
۲) یکسال
۳) مادامیکه افراد واجب النفقه متمکن شوند
۴) زمانی که افراد واجب النفقه به سن قانونی برسند.
زمانی که زوجه در مسافرت واجب شرعی است و به دلیل مسافرت در تمکین خاص زوج لیست پرداخت نفقه وی بر عهده چه کسی است؟
۱)زوجه
۲) پدر زوجه
۳) شوهر
۴) پدر و زوجی است که دارای ملائت باشد
کارشناسان تا چند سال موظف هستند نسخه ای از نظریات خود را در سوابق نگهداری کنند؟
۱ ) یک
۲) دو
۳) پنج
۴) ده
ارجاع امر کارشناسی در دعاوی کیفری تابع کدامیک از قوانین زیر است؟
۱) آئین دادرسی مدنی
۲) آئین دادرسی کیفری
۳) قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری
۴) قانون مجازات اسلامی
نفقه فرزند خوانده چیست و بر چه اساسی تعیین می شود؟
۱) احتیاجات مسلم فرزند به تشخیص دادگاه
۲) هزینه روزمره زندگی به قدر رفع حاجت
۳) مسکن، خوراک، پوشاک و اثاث منزل بر مبنای توانائی منفق
۴) تمام هزینه ها و نیازهای متعارف زندگی
درباره عده وفات کدام گزینه درست است؟
۱) سه طهر است
۲) مبداعده وفات از زمان فوت و مدت آن چهار ماه و ده روز است.
۳) عده وفات از زمان وفات شروع می شود و مدت آن چهار ماه است
۴) اگر زوج غایب باشد و بمیرد، زوجه از زمان وصول خبر فوت باید عدة وفات بگیرد
در طلاق رجعی کدام جمله نادرست است؟
۱) پس از سپری شدن عدة زوج اگر ادعا کند که در ایام عده رجوع کرده است باید صحت آنرا در دادگاه ثابت کند مگر اینکه زوجه هم او را تصدیق نماید
۲) دفترخانه ای که طلاق رجعی را ثبت کرده است صالح برای ثبت رجوع است
۳) مرانه ثبت رجوع به مطلقه اخطار می شود که مبادا پس از ختم ایام عده با دیگری ازدواج کند
۴) نفقه ای در ایام عده به زوجه تعلق نمی گیرد.
کارشناس منتخب در صورتیکه … باید از انجام دادن کارشناسی خودداری کند
۱) یکی از اصحاب پرونده خواستار عزل کارشناس شده باشد.
۲) قبلا در همان موضوع در پرونده اظهار نظر کارشناسی کرده باشد.
۳) با یکی از اعضای دادگاه نسبت نسبی داشته باشد.
۴) موضوع کارشناسی دشوار بوده و کارشناس بیش از ۶ ماه سابقه کار نداشته باشد.
اگر کارشناس همزمان در دو دادگاه برای اظهار نظر کارشناسی دعوت شود چه تکلیفی دارد؟
۱) در دادگاهی که اول او را دعوت کرده شرکت می کند و مراتب را به دادگاه دوم اطلاع می دهد
۲) در دادگاهی که اول او را دعوت کرده شرکت می کند.
۳) در دادگاه اول شرکت می کند و از دادگاه دوم تقاضای تجدید وقت می کند
۴) در دادگاه اول شرکت می کند و به دادگاه دوم نماینده می فرستد.
اگر کارشناس رسمی فمن اظهار نظر در امر حقوقی یا کیفری تمام ماوقع را ذکر نکند چه حکمی دارد؟
۱) بی اطلاع است
۲) در حکم جاعل است
۳) خیانت در امانت کرده است
۴) گزارش خلاف واقع داده است
زنی بدون تعیین مهریه به عقد ازدواج دائم مردی در می آید و پس از عقد قرار بر تعیین مهرالمثل می شود این مهرالمثل…….
۱) به میزان مهرالسنه است
۲) با توجه به شرایط شخصی و خانوادگی زوجه و القران و امثال وی تعیین می شود.
۳) به اختیار شوهر در مقابل مهر به زن داده می شود.
۴) با رعایت حال مرد از حیث غنا و فقر به زن داده می شود
در مورد فسخ نکاح کدام جمله نادرست است؟
۱) خیار فسخ نکاح، فوری است
۲) فسخ نکاح محتاج به صدور گواهی عدم سازش نیست.
۳) در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست
۴) فسخ نکاح محتاج به صدور گواهی عدم سازش است.
چنانچه الزام پدر به انفاق طفلی که در حضانت است میسر نگردد در این صورت اتفاق به خرج تأمین می شود. ۱) جد پدری
۲) مادر
۳) مادر ملی
۴) مادر ولو اینکه ملی نباشد
نکاح دختر باکره که فاقد پدر و جد پدری است اگر به سن بلوغ رسیده باشد متوقف به..
۱) اجازه اجداد مادری است
۲) اجاره مادر یا جد مادری است
۳) رضای دختر است
۴) اجازه از دادگاه است
کدامیک از اشخاص واجب النفقه می توانند برای نفقات گذشته به منفق رجوع کنند؟
۱) اولاد صغیر
۲) پدر
۳) زوجه
۴) مادر
کدام جمله درست است؟
۱) زوجه در عده طلاق رجعیه، حق نفقه دارد.
۲) زوجه در عده فسخ نکاح حق نفقه دارد.
۳) زوجه در عده طلاق رجعیه حق نفقه ندارد
۴) زوجه، در طلاق بائن حق نفقه دارد.
کدام گزینه درست است؟
۱) در طلاق خلع در ایام عده نفقه به زوجه تعلق می گیرد.
۲) در طلاق بائن در ایام عده نفقه به زوجه تعلق می گیرد.
۳) در طلاق و جمی در ایام عده نفقه به زوجه تعلق می گیرد.
۴) در طلاق رجعی در ایام عده نفقه به زوجه تعلق نمی گیرد.
نفقه اقلیتهای مذهبی چگونه تعیین می شود؟
۱) حسب عرف محل
۲) بر اساس قوانین و مقررات کشوری که در آنجا زندگی می کنند.
۳) بر اساس مقررات قانون مدنی
۴) براساس احکام مربوط به احوال شخصیه
نفقه افراد واجب النفقه تاجر ورشکسته را چه کسی می پردازد؟
۱) تکلیف به اتفاق ندارد
۲) شخص متفق (تاجر ورشکسته)
۳) مدیر تصفیه
۴) واجب النفقه مستقلا از اموال تاجر برداشت می کند.
چنانچه محجور با اذن قیم و یا ولی و دادستان و رعایت مصلحت ازدواج کند پرداخت مهریه از چه محلی تامین می شود؟
١) اگر محجور مالی داشته باشد از اموال او پرداخت می شود.
۲) از بیت المال پرداخت می شود.
۳) بر عهده قیم با ولی او است
۴) به زوجه فرد محجور مهریه تعلق نمی گیرد
در چه صورت زوجه می تواند در غیر از مورد دارا بودن حق انتخاب مسکن از اقامت در منزل مشترک خودداری کند؟
۱) خوف ضرر مادی و معنوی و شرافتی وجود داشته باشد
۲) شوهر دستور بدهد
۳) مسکن مستقل نباشد
۴) در هر سه مورد مذکور
در عقد موقت کدام مسئله شرط صحت عقد است؟
۱) ثبت ازدواج
۲) شرط توارث
۳) تعیین نفقه و مدت
۴) تعیین مهر و مدت
چنانچه زن باردار در عدة نکاح منقطع باشد کدام گزینه صحیح است؟
۱) زن حامل در عده نکاح منقطع حق نفقه ندارد
۲) تا زمان حمل حق مطالبه نفقه دارد.
۳) در نکاح منقطع زن حامل حق نفقه ندارد،
۴) چنانچه زوج متعهد شده باشد حق مطالبه دارد.
در کدام مورد مهرالمثل به زوجه تعلق نمی گیرد؟
۱) در نکاح دائم مهر ذکر نشده باشد یا عدم مهر ذکر شود و قبل از تعیین مهر نزدیکی شود
۲) در فساد نکاح و عدم ونوع نزدیکی اعم از آنکه زن عالم با جاهل به فساد باشد
۳) در عقد مهر ذکر نشده باشد و شوهر قبل از تعیین مهر نزدیکی کند و طلاق بدهد.
۴) مجهول بودن مهر با مالیت نداشتن آن
با توجه به اینکه اگر مهر حال باشد زن می تواند با تمام مهر به او تسلیم نشده تمکین خاص نکند. کدام گزینه صحیح است؟
١) اگر شوهر معسر باشد زن نمی تواند از حق حبس استفاده کند
۲) شوهر هم می تواند پرداخت مهر را موکول به تمکین کند
۳) می توان برخلاف اصل فوق شرط کرد
۴) نمی توان برخلاف اصل فوق شرط کرد.
در مطالبه اجرت المثل خدمات سالهای زندگی مشترک .
۱) تبرع خلاف ظاهر است و باید اثبات شود.
۲)زن باید ثابت کند که خدمات او نبرمی نبوده است
۳) زوج باید تقاضای طلاق کرده باشد.
۴) زن با پد ناشزه نباشد
مادام که نشوز زوجه ادامه دارد کدام گزینه نادرست است؟
۱) اجرت المثل و نحله به زوجه تعلق نمی گیرد
۲) اگر الزام زوجه به تمکین ممکن نباشد زوج می تواند مجوز برای ازدواج بگیرد.
۳) تکلیف اتفاق از زوج رفع می شود.
۴) تکلیف مضاجعت از زوج رفع می شود.
مهر در صورتی صحیح است که …
۱) زوجین علم اجمالی به آن داشته باشند.
۲) کلی مافی الذمه باشد
۳) مالیت داشته و قابل تملک و معلوم باشد
۴) معلوم و عین معین باشد
در چه صورتی شوهر می تواند از کار کردن همسر خود جلوگیری نماید
۱) در صورتی که زوجه مزدی را که از شغل خود دریافت می کند به او نپردازد
۲) در صورتی که اشتغال زوجه منافی با نگهداری فرزندان باشد
۳) در صورتی که شغل زوجه منافات با مصالح و حپئیات خانوادگی داشته باشد
۴) شوهر به هیچ وجه نمی تواند همسر خود را از اشتغال به کار منع کند.
خانمی بدون تعیین مهر به عقد ازدواج دائم مردی در می آید در این صورت عقد …
۱) صحیح است و مهر به او تعلق نمی گیرد.
۲) صحیح است و زن مستحق مهرالمتعه است
۳) باطل است
۴) صحیح است و زن مستحق مهر المثل است
کدام گزینه نادرست است؟
۱) زن حق مطالبه نفقه گذشته را دارد ولی اقارب ندارند
۲) زن فقط حق نفقه جاریه را آن هم به شرط تمکین دارد.
۳) در عقد دایم نفقه زن به عهده شوهر است
۴) در عقد منقطع زن نفقه ندارد مگر شرط شده باشد
شخص واجب النفقه (بی بضاعت) توسط چه کسی اتفاق می شود؟
۱)بیت المال
۲) والدین
۳) همسر
۴) والدین و فرزندان بالسویه
دکتر بهنام اسدی (مدیرعامل بنیاد علمی قانون یار) از چاپ کتاب پرچمدار صلح و سازش ایران حاج عباس عربی در بنیاد علمی قانون یار خبر داد. ان شالله در آینده ای نزدیک همکاری های علمی، حقوقی و فرهنگی بنیاد علمی قانون یار در راستای ترویج واژه عفو و گذشت در جامعه بیشتر خواهد شد. حاج عباس عربی، به عنوان پرچمدار صلح و سازش در ایران، تاکنون جلوی اجرای حکم قصاص بیش از 1174 نفر که حکم نهایی آنان صادر شده و بالغ بر 13 هزار پرونده نزاع دسته جمعی قومی و قبیله ای و اختلاف مالی و خانوادگی به لطف خدا و کمک دیگر بزرگان در سراسر کشور ختم به صلح و سازش نموده اند و صمیمیت را به هزاران خانواده برگردانده اند.
حاج عباس عربی،شخصیتی محبوب که در استان کرمانشاه به واسطه خدمات و تلاشهایش برای رفع تنش ها و رساندن مردم به سرچشمه صلح و صفا بسیار مورد تکریم بوده تا جایی که وی را سردار صلح و سازش خطاب می کنند.
کتاب ایشان بعد از هر چاپ به روز شده و با تزریق خاطرات سفر در آینده، روز به روز به ارزش و اعتبار این مکتوب خواهیم افزود. به امید روزی که این کتاب را به عنوان اصلی ترین و جامع ترین کتاب در سطح کشور در راستای شناسایی خاطرات سفیر صلح معرفی کنیم. با توجه به جایگاه فعال و برجسته بنیاد علمی قانون یار و حضور پررنگ در تمامی نمایشگاه های کتاب و رونمایی از کتب در مجامع علمی، این کتاب در نمایشگاه های کتاب، مجامع علمی، دانشگاه ها، سایت های علمی و فرهنگی و..... در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت....
مقدمه کتاب حاج عباس عربی
از زمانی که پا به عرصهی وجود گذاشتم، عاقل و بالغ و رشید شدم و به اصطلاح دست راست و چپ خودم را شناختم، در خانه، کوچه و بازار، در محل زندگی، در مدرسه و محل کار و در جای جای مکانهای مختلف، از انسانها یک موضوع بسیار مهم را دیدم، تجربه کردم و یاد گرفتم و آن؛ تضاد و تعارض فکری و بالطبع رفتارهای متناقض و گاه متناظر و همسو، کنشها و واکنشهای متفاوت و دیدگاههای مغایر با اصول اجتماعی و قوانین و قراردادهای مورد پذیرش گروهها و جمعیّتها بوده است. این مهم؛ بیانگر آن است که انسان درونی پرنوسان، رفتاری تابع شرایط و اندیشه و گفتاری معمولاً مبهم، دوگانه، گاه چندگانه دارد. همین امر؛ خواه ناخواه منجر به کجاندیشی، تضاد و تخالف، چالش و بروز تنش بین انسانها میشود. به نظر میرسد فلاسفه و حکما؛ از یون باستان و دولت- شهرهایی مانند آتن و مجالس مردمی شهری و اریستوکراتیک و اشرافیگری در «سنار»؛ در همان دوران؛ جرقّهی تبعیض و تفکّر طبقاتی را در برابر «کرت»ها و «اسپارتها» برافروخته ساخت و قوانین مغالطه و سفسطه و منطق استقراء و قیاس؛ دیدگاههای از کل به جزء و از جزء به کل، در پی همین تبعیضها و تضادها، ابداع شد که البته به مرور زمان و با ورود به دوران صنعت و پدیدهی روابط تکنولوژیک، گسترده شدن اجتماعات، تحوّل در شیوهی زندگی و دسترسی بشر به ابزارهای اطّلاعاتی و ارتباطی نوین، مفاهیم کلّی روابط اجتماعی به سوی پردازش و تحلیل پیامها و نگرشهای بس پیچیدهتر و دشوارتر سوق پیدا کرد و کار به جایی رسید که حتی شکل اختلافات و نحوهی رسیدگی به آنها نیز دچار تحولّی بنیادین گشت. هر چند انسانهای پیشین در یک زندگی ساده و اشتراکی؛ بدون فهم یا حسّ مالکیّت خصوصی، تنها نگرانی و نزاعشان با حیوانات وحشی و بلایای طبیعی بود و در دوران بعدی با ورود به عصر آهن، در واقع، پایههای اندیشهی صنعتی بنیاد نهاده شد و به فاصلهی چند قرن که برای تاریخ مدّت زیادی نیست، انسان وارد عصر پیچیدهی ارتباطات و انفجار اطلاعات دش. به تدریج نظامهای کهن جای خود را به سیستمهای مدرن امروزی دارند و سرمایهداری تحت عنوان حلقهی ارتباط اقتصادی بین کشورها نُضج گرفت. اکنون اشکال نزاع و ساختارهای دفاع به صورت ریشهای، تغییر یافته بودند. در غرب؛ بین کشورها نُضج گرفت. اکنون اشکال نزاع و ساختارهای دفاع به صورت ریشهای، تغییر یافته بودند. در غرب؛ به عنوان پرچمدار عصر مدرنیته، دورانی بسیار پر تب و تاب همراه با کشتارهای فجیع، شکنجههای وحشیانه، زد و خوردهای طولانی و جنگهای داخلی و هرج و مرج ریشهدار را پشت سر گذاشتند. در عصری که کلیسای کاتولیک وحشیانهتری رفتارهای ضدّبشری را در قرون وسطی بر شهروندان اروپای آن روزگار روا میداشت و شدیداً در مقابل دانش و دانایی نوع انسان، موضع خصمانه میگرفت؛ نهایتاً نهضت ترجمه و تأسی به دانشمندان شرقی و به ویژه اسلام، به آهستگی این خطه از جهان را از تاریکی فقر و جهل و خرافه، بیرون آورد، هر چند مسلمین بعدها نتوانستند این ویژگیهای دانشپروری و تمدّن درخشان دینی را تداوم بخشند و از قافلهی توسعهی فکری و صنعتی بازماندند! امّا زمان ثابت کرد که سرمایهسالاری لجام گسیخته که حتی فرهنگ و دین و اخلاق و آموزش را هم با سنجهی ارزش افزودهی اقتصادی میسنجد، نهایتاً از آن، مفهومی دیگر با عنوان برهنگی فرهنگی و ایجاد گسست بین نسلی، اضمحلال نظام خانواده و سردرگمی هویتی برای بشر، بیرون میآید. بررسی اکنون دنیای مدرن قدری دشوار است و قصد من مطلقگرایی در تحلیل دادههای پایهای از دنیای غرب و به کلّی زیر سئوال بردن آن نیست، اما میخواهم به این حقیقت اشاره کنم که مدرنیته نه تنها برای غرب، بلکه برای همهی جهان همانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند، اگر الزامات و ضرورتهای آن را در نیابیم و بدانیم که نمیشود و نمیتوان هویّت انسانی را فدای سرمایهسالاری و سلامت اقلیم و آب و هوا را در پای توسعهی صنایع مدرن، فنا کرد. علیرغم کوبیدن بر طبل جنگ توسط عوامل لجامگسیختهی سرمایهداری غرب علیه فرهنگ، ارزشها و روابط سالم اجتماعی و بهرهگیری از پروپاگاندای گسترده در وارونه جلوه دادن حقایق و تمرکز بر اسلامهراسی، ایرانهراسی و تبلیغات گسترده علیه ملّتها و جوامع مستقل؛ ایرانیها پیوسته و عملاً ثابت کردهاند که صلحطلب، نوعدوست، متمدّن و اهل وفق و مدارا هستند. بیهیچ تردید، مطابق با شواهد و قراین و آنچه که اسناد محکم و متقن تاریخی میگوید؛ فرهنگ و تمدّن ایرانیان چه پیش از اسلام و چه پس از آن، همواره قرین تعقّل و دوراندیشی، همزیستی مسالمتآمیز، احترام به اندیشهها- باورها، سنّتها و ادیان و مذاهب مختلف بوده است. در یک بررسی سطحی از شیوهی زندگی و روابط اقوام و طوایف؛ چنین برمیآید که از شرق تاغرب و از شمال تا جنوب سرزمین کهن و زرخیز ایران؛ تنوّع اقوام، مذاهب، فرقهها و آیینها، یک پازل به هم پیوسته از ساختاری متجانس، سبز، آرام، زیبا، همگرا و همافزا را رقم میزند که نظیر آن در کمتر نقطهی از جهان معاصر؛ دیده میشود. گیلک ومازنی و ساروی، تالش و جویبار و دشت مغان، لوشان بادخیز و قوچان، شاهسون، آن تویونلوها و قره قویرنلوها، گنابادیها و در اویش و عاشیقهای آذربایجان و صدها نام و نشان مملوّ از مفاهیم انسانی در شمال شرق و ایل هرکیها، اردلانها، جافها، هورامیها، اهالی سینه دژ تا سقز و بانه و مریوان و سردشت و جلدیان و پیرانشهر در شمال غرب، اردبیل و زنجان و ساوه و قزوین و تبریز تا آران و همدان، لرستان و لکستان باستانی، کرماشان و ایلام و مهران و دهلران و تا سیستان و بلوچستان و بوشهر و تنگستان و بختیاریهای قهرمان، اصفهان و کاشان و کرمان و عشایر عرب خوزستان و لکهای کرمان و جای جای این میهن پهناور، تنها گوشهای از این تنوّع، زیبایی و توانمندی فرهنگی و تمدّنی آن است. در این سوی؛ در غرب، آنجا که سلحشوران «کُرد» و «لک» و «لُر» هماره در برابر چپاولگران ورای میان رودان که اکنون «عراق»اش میخوانند، ایستادگی کردهاند و راه بر یاغیان و حرامیان بستهاند، چه آن که دست بسته به نماز میایستد، چه آن عزیزی که تنبور مینوازد و «هویا علی مدد» میگوید، چه آن مردمانی که با دست باز به نماز میایستند. اینجا در غرب و در کرماشان؛ رنگارنگی اقوام و طوایف و... دیگر گونگی اندیشهها و مذاهب و فرقهها، سبب شده تا لقب پرمسمّای «هندوستان ایران» زیبندهی نام و نشانش باشد. این همه تنوّع، هیچگاه باعث نشده تا این مردمان به هر دلیل بر یکدیگر بتازند و از سر دشمنی با یکدیگر برآیند. اگر بگوییم صلحطلب «ترینِ» مردمان زاگرس، هم ایناناند، سخن به گزافه نگفتهایم. آیینهای «خونبس» و رسوم زیبای حلّ اختلافات در رایزنیها و تکریم فرهنگ والا و ارزشمند «ریش سفیدی»؛ هر چند در سراسر ایران و هر یک به نحوی بر رفتار و مرام این مردم؛ مستولی بوده، بیگمان در بین مردم غرب کشور؛ پررنگتر جلوه و نما داشته است. همهی سخن این کتاب؛ پرداختن به اهمیّت بالا و والای «صلح و سازش» تحت عنوان فرهنگی برتر در بین اقوام ایرانی؛ به ویژه در میان مردمان فهمیم و مرزبانان غیور غرب کشور است و نیز پرداختن به زندگی و فداکاریهای بیبدیل و زاید الوصف سرداری بیادّعا و خالص و مردی خوشمرام، خوشمشرب، به معنای واقعی زندگی ساز و از خودگذشته به نام «حاج عبّاس عربی» از اهالی هرسین و ایل سلحشور «کاکاوند». آنچه که در این مقال مهم است؛ بحث «صلح» و راههای رسیدن به آن است. این راهها با بسیاری از پدیدههای اجتماعی، مفاهیم و روشهای فرهنگی، زیرساختهای معیشتی و اقتصادی، روش اندیشه و حتی سیاست هم مرتبط است. قطعاً کموکاستیها و نواقصی در این نوشتار هست که امیدوارم در نوشتههای آتی با نقّادی منضمانهی دوستان، برطرف شود، باشد که این وجیزه بتواند حقّ مطلب را درخصوص اهمیّت فوقالعادهای «صلح و سازش» بین ادیان و مذاهب، اقوام و طوایف و بین ملّتهای جهان ادا نماید.
حشمتاله سلطانی
آذرماه 1403
بخشی از کتاب پرچمدار صلح و سازش:
سفر به شمال و شمال شرق در فصل زمستان
اگر شرایط عادّی باشد؛ کمتر کسی در فصل زمستان حاضر به سفر میشود؛ مگر برای کاری بسیار ضروری و مهم باشد. البته سفرهای ما هم از نوع فعالیتهای ضروری است و سرما و گرما نمیشناسد. به اذن خداوند و ارادهی او، روز سه شنبهای در فصل زمستان که هوا هم سرد بود، در ساعت یک و نیم بعدازظهر همراه با آقایان سیّد احمد حسینی، عزّت اله کربی و جهانشاه رحیمی دوست؛ به سمت تهران حرکت کردیم و ساعت 7 بعدازظهر به تهران رسیدیم و چون از قبل هماهنگ کرده بودیم که برای بحث و بررسی پیرامون یک قتل و لزوم مذاکره با اولیای دم در شهریار، بلافاصله پس از رسیدن به تهران، به سمت شهریار رفتیم و با اولیای دم مقتول مذاکرات مفصّلی داشتیم که به حول و قوّهی الهی؛ این مذاکرات نتیجه داد و اولیای دم با پذیرش مبلغی به عنوان دیه راضی به گذشت شدند. علیرغم سرمای زمستان و سختی راه؛ هرگاه مذاکرات ما منجر به نتیجه میشد، انرژی بیشتری میگرفتیم و به راه خود ادامه میدادیم. در شهریار نیز به خاطر موفقیت در مأموریت الهی و انسانیمان، انرژی گرفتیم و ساعت 10 شب از تهران به سمت مشهد مقدّس حرکت کردیم. فاصله 900 کیلومتری تهران تا مشهد مقدّس را 13 ساعته طی کردیم و حدود ساعت 11 صبح روز بعد به مشهد رسیدیم و مستقیماً به منزل یکی از خیرّین مشهد به نام آقای علی بیگلری رفتیم و پس از چند ساعت استراحت؛ به زیارت امام رضا (ع) رفتیم و چون مقصد اصلی ما در مشهد؛ رفتن به سوی سرخس و انجام مذاکرات با اولیای دم در آنجا بود، صبح روز بعد به طرف سرخس حرکت کردیم. فاصلهی مشهد تا سرخس 185 کیلومتر است و بیش از دو ساعت و نیم طول کشید تا به آنجا رسیدیم و ابتدا در پایان وقت اداری به دفتر دادستان سرخس رفتیم و به هیئتی از اعضای شورای شهر و شورای حلّ اختلاف و عدّهای از بزرگان و معتمدان سرخس که در دفتر دادستانی جمع شده بودند، پیوستیم و پس از مدّت کوتاهی مباحثات مرتبط، همگی با هم به منزل اولیای دم یک مقتول رفتیم و با آنها وارد مذاکرات شدیم و بالاخره پس از مذاکرات و تلاشهای فراوان، موفّق شدیم با لحاظ شرایط مورد قبول اولیای دم؛ صورت جلسهای تنظیم و مقرّر شد اوّلاً خانوادهی قاتل مبلغ مورد درخواست اولیای دم را به موقع پرداخت و ثانیاً خانوادهی قاتل از سرخس مهاجرت نموده و به منطقهای دیگر بروند و آنها پس از انجام شرایطشان؛ قول مساعد دادند که از اعدام قاتل صرف نظر و گذشت نمایند. پس از آن که در این پرونده نیز به یاری خداوند و تلاش و مساعدت دادستان و مصلحان و بزرگان و اعضای شورای شهر و حل اختلاف و بزرگواری و گذشت اولیای دم به نتیجهی مثبت رسید و ما به مشهدالرّضا علیه السّلام برگشتیم. شب؛ پس از صرف شام و استراحت کوتاه؛ به پابوس امام رضا (ع) رفتیم. شب را در مشهد الرّضا (ع) خوابیدیم و صبح روز بعد به سمت قوچان رفتیم تا شاید بتوانیم رضایت یکی دیگر از اولیای دم را به دست بیاوریم. فاصلهی مشهد تا قوچان 130 کیلومتر است و زمان زیادی طول نکشید که به قوچان برسیم. در آنجا به تعدادی از بزرگان و مصالحهجویان و معتمدان که توسّط خانوادهی متهم گرد هم آمده بودند، پیوستیم و با هم به درب منزل اولیای دم رفتیم. هوا فوق العاده سرد بود و برف هم میبارید. با این وجود خانوادهی مقتول ما را راه نمیدادند و درب خانه را به روی ما بسته بودند. بالاخره این قدر صبر کردیم و با خواهش و تمنّای زیاد خواستیم که پذیرای ما باشند، پس از بیش از چهل دقیقه، درب خانه را به روی ما باز کردند و داخل شدیم. در آن منزل پس از مذاکرات فراوان و مفصّل و شنیدن سخنان اولیای دم؛ آنها اعلام داشتند فعلاً به دلیل تألمّات شدید روحی نمیتوانیم تصمیم خاصیّ بگیریم و بعداً نتیجه را به شما اعلام خواهیم کرد و اصرار کردند که شب را در منزل آنها استراحت کنیم، امّا بنا به ملاحظات اخلاقی و برای آن که مزاحمتی برای آن بزرگواران ایجاد نکنیم؛ در آن جا نماندیم و در همان هوای سرد و برفی از قوچان به طرف گنبدکاووس حرکت کردیم و چون برف میبارید و اوضاع راهها مناسب نبود، فاصلهی 350 کیلومتری را که میبایستی حداکثر در 4 ساعت طی کنیم، بیش از 5 ساعت طول کشید و 5 صبح به گنبدکاووس رسیدیم و شب را در منزل یکی از خیرّین آنجا استراحت کردیم و فردا صبح؛ ساعت 10 به طرف قائم شهر در فاصلهی بیش از 250 کیلومتری گنبدکاووس حرکت کردیم و 5 بعدازظهر همان روز به قائم شهر رسیدیم و بدون آن که استراحتی داشته باشیم؛ با تعدادی از مصلحان و معتمدان به درب منزل یکی از اولیای دم رفتیم با مذاکرات زیادی که انجام دادیم؛ به لطف خداوند و اهتمام عزیزان، رضایت خود را اعلام و قاتل که 12 سال در زندان بودند، از اعدام قطعی نجات پیدا کرد. در اینجا بایستی نهایت تقدیر و تشکر قلبی خودم را از تمامی خیرّان، صلحجویان و معتمدان محلی و به ویژه دادستان محترم و کارکنان زندان اعلام نمایم که کمکهای زیادی در این زمینه کردند و مؤثّر واقع شدند. ساعت 9:30 شب از قائم شهر به سمت تهران حرکت کردیم و حدود ساعت 3 صبح به تهران رسیدیم. شب را به منزل یکی از دوستان به نام صادق یاوری ایتیوندی رفتیم و در آن جا استراحت کردیم و صبح روز بعد به طرف کرمانشاه حرکت کردیم.